باده نوشیدن به کام جان خوش است
جان فشاندن بر رخ جانان خوش است
لب نهادم بر لب جانان به کام
روی بر رویش در این دوران خوش است
با گل رویش گلستان مست اوست
بی گل رویش چه در زندان خوش است
راز گفتم گه به ابرو گه به چشم
دوست را با عاشقان پنهان خوش است
پیش رویش در بهار بوستان
های هوی ونعره ای مستان خوش است
Privacy Policy