: تماس با پشتیبانی گنج حضور
Tel: 001 438 686 7580
Email: support@parvizshahbazi.com
Search
جستجو
Lotfollah Majd
Yek Saat Ar Do Gheblegi Az aghlo Jaan Barkhasti
0 seconds of 0 secondsVolume 50%
Press shift question mark to access a list of keyboard shortcuts
Keyboard Shortcuts
Play/PauseSPACE
Increase Volume↑
Decrease Volume↓
Seek Forward→
Seek Backward←
Captions On/Offc
Fullscreen/Exit Fullscreenf
Mute/Unmutem
Seek %0-9
Description
Taar: Lotfollah Majd
Tonbak: Amir Naser Eftetah
CD: Lotfe Tar
Rumi Ghazal # 2447
یک ساعت ار دوقبلگی از عقل و جان برخاستی
این عقل ما آدم بدی این نفس ما حواستی
ور آدم از ایوان دل درنامدی در آب و گل
تدریس با تقدیس او بالاتر از اسماستی
ور لا نُسَلِم گوی ظن، اَسْلَمْتُ گفتی چون خلیل
نفس چو سایه سرنگون، خورشید سربالاستی
ور هستی تن لا شدی، این نفس سربالا شدی
بعد از تمامی لا شدن در وحدت ِالّاستی
گر ضعف و سستی نیستی در دیدهخفاش تن
بر جای یک خورشید صد خورشید جان افزاستی
گر نیک و بد نزد خدا یک سان بدی در ابتلا
با جبرئیل ماه رو ابلیس هم سیماستی
ور رازدارستی بشر پیدا نکردی خیر و شر
هر چه که ناپیداستش بر وی همه پیداستی
این حس چون جاسوس ما شد بسته و محبوس ما
چون مینبیند اصل را ای کاشکی اعماستی
بنشسته حس نفس خس نزدیک کاسه چون مگس
گر کاسه نگزیدی مگس در حین مگسعنقاستی
استارهها چون کاسها مانند زرین طاسها
آراستش بر طامعان ای کاشکی ناراستی
خاموش باش اندیشه کن کز لامکان آید سخن
با گفت کی پردازیی گر چشم تو آن جاستی
از شمس تبریزی ببین هر ذره را نور یقین
گر ذوق در گفتن بدی هر ذرهای گویاستی
Back
Tonbak: Amir Naser Eftetah
CD: Lotfe Tar
Rumi Ghazal # 2447
یک ساعت ار دوقبلگی از عقل و جان برخاستی
این عقل ما آدم بدی این نفس ما حواستی
ور آدم از ایوان دل درنامدی در آب و گل
تدریس با تقدیس او بالاتر از اسماستی
ور لا نُسَلِم گوی ظن، اَسْلَمْتُ گفتی چون خلیل
نفس چو سایه سرنگون، خورشید سربالاستی
ور هستی تن لا شدی، این نفس سربالا شدی
بعد از تمامی لا شدن در وحدت ِالّاستی
گر ضعف و سستی نیستی در دیدهخفاش تن
بر جای یک خورشید صد خورشید جان افزاستی
گر نیک و بد نزد خدا یک سان بدی در ابتلا
با جبرئیل ماه رو ابلیس هم سیماستی
ور رازدارستی بشر پیدا نکردی خیر و شر
هر چه که ناپیداستش بر وی همه پیداستی
این حس چون جاسوس ما شد بسته و محبوس ما
چون مینبیند اصل را ای کاشکی اعماستی
بنشسته حس نفس خس نزدیک کاسه چون مگس
گر کاسه نگزیدی مگس در حین مگسعنقاستی
استارهها چون کاسها مانند زرین طاسها
آراستش بر طامعان ای کاشکی ناراستی
خاموش باش اندیشه کن کز لامکان آید سخن
با گفت کی پردازیی گر چشم تو آن جاستی
از شمس تبریزی ببین هر ذره را نور یقین
گر ذوق در گفتن بدی هر ذرهای گویاستی
Today visitors:
444
Time base: Pacific Daylight Time