وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
رمیدی و نرمیدم، بریدی و نبریدم
اگر ز جمله ملامت، شنیدم از تو شنیدم
وگر ز کرده ندامت، کشیدم از تو کشیدم
شکوه دارم شکوه دارم با دل بی غمگسارم
مُردم ای مهتاب بسوزی همچو شمعی در مزارم
بعد از این یا گردبادم، یا در این صحرا و بادم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
گذشتی و نگذشتم،شکستی و نشکستم
بریدی و نبریدم، گسستی و نگسستم
اگر که خانه به دوشم، اگر که باده پرستم
کجا که با تو نبودم، کجا که بی تو نشستم؟
شکوه دارم شکوه دارم با دل بی غمگسارم
مُردم ای مهتاب بسوزی همچو شمعی در مزارم
بعد از این یا گردبادم، یا در این صحرا و بادم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
Sign in or sign up to post comments.