اقبال لاهوری، پیام مشرق، میلاد آدم
نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد
حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شد
فطرت آشفت که از خاک جهان مجبور
خود گری خود شکنی خود نگری پیدا شد
خبری رفت ز گردون به شبستان ازل
حذر ای پردگیان پرده دری پیدا شد
آرزو بیخبر از خویش به آغوش حیات
چشم وا کرد و جهان دگری پیدا شد
زندگی گفت که در خاک تپیدم همه عمر
تا ازین گنبد دیرینه دری پیدا شد
زندگی گفت که در خاک تپیدم همه عمر
تا ازین گنبد دیرینه دری پیدا شد
الهی که این خانه معمور باد همیشه پر از نعمت و نور باد سپاس از اجرای ا
سلام خدمت استاد ازيز,تشكر از برنام بى همتاتون
نوری است سخن مولانا به هزار آفتاب ائینه ای هزاران آفتاب در او
سلام و درود خدمت شما استاد عزیز
از برنامه آگاهی بخش و تأثیرگذار شما بسیار سپاسگذارم
باآرزوی توفیق دو چندان
یا حق
tasmime khubi gerefti avarin
باسلام واحترام خدمت آقای شهبازی
من از امروز تصمیم گرفتم از ذهنم آزاد شم وبتوانم به گنج حضور برسم.
.ممنون ازشما که استاد من شدید
با سلام خدمت آقای شهبازی عزیزم
برنامه های شما بسیار زیبا و تاثیرگذار است و زندگی من را بسیار زیبا و آرام کرده است
برنامه ی شماره ی 1 شما بسیار جالب بود از شما به خاطر تمام زحماتی که برای ما می کشید ممنونم
و از راه دور صورت زیبای شما را می بوسم
با سلام
من کاربر جدید شما هستم و برنامه های شما رو از طریق تلویزیون دنبال میکنم .انشاالله در پناه حق باشید .
PesAr bodam ya sHOdam...........
Nor be rOhatOON hamegi baradaraye KoroshIIIm