زهی خمخانه و ساقی زهی می
زهی پیمانه و رطل پیاپی
شرابی می خورم جانم زجامی
که هر دم می کند صد مرده را هی
چه عشق است این؟، چه درد است این؟
چه سوز است؟
چه سوز است این که می سوزد رگ وپی؟
شراب و شاهد و شمع است و مجلس
نوای ارغنون و ناله ی نی
سماعی می رود در مجلس ما
که ذوقش می کند هفت آسمان طی
Sign in or sign up to post comments.