جنگ خلقان همچو جنگ کودکان
جمله بیمعنی و بیمغز و مُهان
جمله با شمشیر چوبین جنگشان
جمله در لا یَنفَعی آهنگشان
جمله شان گشته سواره بر نیی
کین بُراقِ ماست یا دُلدُل پیی
حاملند و خود ز جهل افراشته
راکب و محمول ره پنداشته
باش تا روزی که محمولان حق
اسب تازان بگذرند از نُه طَبَق
تَعرُجُ الرُّوحُ الَیهِ وَ الملَک
مِن عُروجِ الرُّوح یَهتَزُّ الفَلَک
همچو طفلان جملهتان دامنسوار
گوشهٔ دامن گرفته اسب وار
از حق انَّ الظَّنَّ لا یُغنی رسید
مرکب ظن بر فلکها کی دوید
اغلَبُ الظَّنَینَ فی تَرجیحِ ذا
لا تُماری الشَّمسَ فی تَوضیحِها
آنگهی بینید مرکبهای خویش
مرکبی سازیدهاید از پای خویش
وهم و فکر و حس و ادراک شما
همچو نی دان مرکب کودک هلا
Sign in or sign up to post comments.