تو ای بهشت جاودان را دیده
گل بهشتی جنان را چیده
تو ای پرنده خوش آواز
ز دام و دانه دل بریده
تویی که بانگ نغمه هایت
به اوج آسمان رسیده
کسی که با تو عهد و پیمان بسته
نه با زبان که با دل و جان بسته
ز شور عشق و شوق جانان
خدا وجود ما سرشته
مشو غمین مبر ز خاطر
که برتری تو از فرشته
ز شور عاشقی غم از دل خیزد
شراب معرفت به جانت ریزد
چو عنچه گر ز آتشی ز داغ هستی
چو گل نما تبسمی به باغ هستی
ز روی گل به بوی گل اگر که مستی
ز باده سبوی گل اگر که مستی
گل از رخ بهشتیان نشانه دارد
تو را از آن جهان جان نشانه آرد
ای همای آسمانی
بال پروازت شکوفا
غنچه های رنگ رنگ
باغ آوازت شکوفا
تو ای بهشت جاودان را دیده
گل بهشتی جنان را چیده
تو ای پرنده خوش آواز
ز دام و دانه دل بریده
تویی که بانگ نغمه هایت
به اوج آسمان رسیده
Sign in or sign up to post comments.