: تماس با دفتر گنج حضور در آمریکا

Tel: 001 818 970 3345

Email: parviz4762@mac.com

Search
جستجو

Ganj e Hozour Program #174
برنامه شماره 174 گنج حضور

Please rate this video
Out of 18 votes | 6400 Views
Poor            Good            Great

    

Set Stream Quality

  
Centered Image

Description


مولوی، دیوان شمس، شماره ۳۰۲۲


گفت مرا آن طبیب رو ترشی خورده‌ای

گفتم نی گفت نک رنگ ترش کرده‌ای

دل چو سیاهی دهد رنگ گواهی دهد

عکس برون می‌زند گر چه تو در پرده‌ای

خاک تو گر آب خوش یابد چون روضه‌ایست

ور خورد او آب شور شوره برآورده‌ای

سبز شوند از بهار زرد شوند از خزان

گر نه خزان دیده‌ای پس ز چه روزرده‌ای

گفتمش ای غیب دان از تو چه دارم نهان

پرورش جان تویی جان چو تو پرورده‌ای

کیست که زنده کند آنک تواش کشته‌ای

کیست که گرمش کند چون تواش افسرده‌ای

شربت صحت فرست هم ز شرابات خاص

زانک تو جوشیده‌ای زانک تو افشرده‌ای

داد شراب خطیر گفت هلا این بگیر

شاد شو ار پرغمی زنده شو ار مرده‌ای

چشمه بجوشد ز تو چون ارس از خاره‌ای

نور بتابد ز تو گر چه سیه چرده‌ای

خضر بقایی شوی گر عرض فانیی

شادی دل‌ها شوی گر چه دل آزرده‌ای

کی بشود این وجود پاک ز بیگانگان

تا نرسد خلعتی دولت صدمرده‌ای

گفت درختی به باد چند وزی باد گفت

باد بهاری کند گر چه تو پژمرده‌ای


مولوی، دیوان شمس، شماره ۳۱۷۵


کار به پیری و جوانیستی

پیر بمردی و جوان زیستی

بانگ خر نفست اگر کم شدی

دعوت عقل تو مسیحیستی

گر نبدی خندهٔ صبح کذوب

هیچ دلی زار بنگریستی

گر بت جان روی نمودی به ما

جملهٔ ذرات چو ما نیستی

گر توی تو نفسی کاستی

همچو تو اندر دو جهان کیستی؟!

گر نبدی غیرت آن آفتاب

ذره به ذره همه ساقیستی

دانه من از کاه جدا کردمی

گر کفه را هیچ تناهیستی

مار اگر آب وفا یافتی

در دل آن بحر چو ماهیستی

Back

Privacy Policy

Today visitors: 270

Time base: Pacific Daylight Time