Parviz Shahbazi

Ganj e Hozour Program #253

برنامه شماره ۲۵۳ گنج حضور

  • Currently 4.60/5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
out of 43 votes
Comments (1)

    
Lights off
Sorry, your favorites list is FULL.

Support Ganje Hozour (حمایت از گنج حضور)

Link to this video/audio

Description

برنامه شماره ۲۵۳ گنج حضور
اجرا: پرویز شهبازی




۱۶۲ مولوی ، دیوان شمس، غزل شماره

تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را

تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم

چو در این دور خرابم چه کنم دور زمان را

ز همه خلق رمیدم ز همه بازرهیدم

نه نهانم نه بدیدم چه کنم کون و مکان را

ز وصال تو خمارم سر مخلوق ندارم

چو تو را صید و شکارم چه کنم تیر و کمان را

چو من اندر تک جویم چه روم آب چه جویم

چه توان گفت چه گویم صفت این جوی روان را

چو نهادم سر هستی چه کشم بار کهی را

چو مرا گرگ شبان شد چه کشم ناز شبان را

چه خوشی عشق چه مستی چو قدح بر کف دستی

خنک آن جا که نشستی خنک آن دیده جان را

ز تو هر ذره جهانی ز تو هر قطره چو جانی

چو ز تو یافت نشانی چه کند نام و نشان را

جهت گوهر فایق به تک بحر حقایق

چو به سر باید رفتن چه کنم پای دوان را

به سلاح احد تو ره ما را بزدی تو

همه رختم ستدی تو چه دهم باج ستان را

ز شعاع مه تابان ز خم طره پیچان

دل من شد سبک ای جان بده آن رطل گران را

منگر رنج و بلا را بنگر عشق و ولا را

منگر جور و جفا را بنگر صد نگران را

غم را لطف لقب کن ز غم و درد طرب کن

هم از این خوب طلب کن فرج و امن و امان را

بطلب امن و امان را بگزین گوشه گران را

بشنو راه دهان را مگشا راه دهان را


مولوی، مثنوی، دفتر سوم، سطر۳۹۲


آن سبا ز اهل صبا بودند و خام

کارشان کفران نعمت با کرام

باشد آن کفران نعمت در مثال

که کنی با محسن خود تو جدال

که نمیباید مرا این نیکوی

من برنجم زین چه رنجم میشوی

لطف کن این نیکوی را دور کن

من نخواهم چشم زودم کور کن

پس سبا گفتند باعد بیننا

شیننا خیر لنا خذ زیننا

ما نمیخواهیم این ایوان و باغ

نه زنان خوب و نه امن و فراغ

شهرها نزدیک همدیگر بدست

آن بیابانست خوش کانجا ددست

یطلب الانسان فی الصیف الشتا

فاذا جاء الشتا انکر ذا

فهو لا یرضی بحال ابدا

لا بضیق لا بعیش رغدا

قتل الانسان ما اکفره

کلما نال هدی انکره

نفس زین سانست زان شد کشتنی

اقتلوا انفسکم گفت آن سنی

خار سه سویست هر چون کش نهی

در خلد وز زخم او تو کی جهی

آتش ترک هوا در خار زن

دست اندر یار نیکوکار زن

چون ز حد بردند اصحاب سبا

که بپیش ما وبا به از صبا

ناصحانشان در نصیحت آمدند

از فسوق و کفر مانع میشدند

قصد خون ناصحان میداشتند

تخم فسق و کافری میکاشتند

چون قضا آید شود تنگ این جهان

از قضا حلوا شود رنج دهان

گفت اذا جاء القضا ضاق الفضا

تحجب الابصار اذ جاء القضا

چشم بسته میشود وقت قضا

تا نبیند چشم کحل چشم را

مکر آن فارس چو انگیزید گرد

آن غبارت ز استغاثت دور کرد

سوی فارس رو مرو سوی غبار

ورنه بر تو کوبد آن مکر سوار

گفت حق آن را که این گرگش بخورد

دید گرد گرگ چون زاری نکرد

او نمیدانست گرد گرگ را

با چنین دانش چرا کرد او چرا

گوسفندان بوی گرگ با گزند

میبدانند و بهر سو میخزند

مغز حیوانات بوی شیر را

میبداند ترک میگوید چرا

بوی شیر خشم دیدی باز گرد

با مناجات و حذر انباز گرد

وا نگشتند آن گروه از گرد گرگ

گرگ محنت بعد گرد آمد سترگ

بر درید آن گوسفندان را بخشم

که ز چوپان خرد بستند چشم

چند چوپانشان بخواند و نامدند

خاک غم در چشم چوپان میزدند

که برو ما از تو خود چوپانتریم

چون تبع گردیم هر یک سروریم

طعمه ی گرگیم و آن یار نه

هیزم ناریم و آن عار نه

حمیتی بد جاهلیت در دماغ

بانگ شومی بر دمنشان کرد زاغ

بهر مظلومان همیکندند چاه

در چه افتادند و میگفتند آه

پوستین یوسفان بکشافتند

آنچ میکردند یک یک یافتند

کیست آن یوسف دل حقجوی تو

چون اسیری بسته اندر کوی تو

جبرئیلی را بر استن بستهای

پر و بالش را به صد جا خستهای

پیش او گوساله بریان آوری

گه کشی او را به کهدان آوری

که بخور اینست ما را لوت و پوت

نیست او را جز لقاء الله قوت

زین شکنجه و امتحان آن مبتلا

میکند از تو شکایت با خدا

کای خدا افغان ازین گرگ کهن

گویدش نک وقت آمد صبر کن

داد تو وا خواهم از هر بیخبر

داد کی دهد جز خدای دادگر

او همیگوید که صبرم شد فنا

در فراق روی تو یا ربنا

احمدم در مانده در دست یهود

صالحم افتاده در حبس ثمود

ای سعادتبخش جان انبیا

یا بکش یا باز خوانم یا بیا

با فراقت کافران را نیست تاب

میگود یا لیتنی کنت تراب

حال او اینست کو خود زان سوست

چون بود بی تو کسی کان توست

حق همیگوید که آری ای نزه

لیک بشنو صبر آر و صبر به

صبح نزدیکست خامش کم خروش

من همیکوشم پی تو تو مکوش


Tags



Comments

  1. sina yari
    11 years, 9 months ago

    لطفا راهنمایی کنید چگونه عکس اعضا را میتوان دید تشکر

Sign in or sign up to post comments.
Parviz Shahbazi
Ganj e Hozour Program #253
برنامه شماره ۲۵۳ گنج حضور
Category:
برنامه های تصویری گنج حضور
برنامه های تصویری ۳۰۰ -۲۰۱ 
Views: 6,517
Submitted by: admin, Jan 29 2013






حمایت گنج حضور


 بیننده عزیز برنامه گنج حضور:

  با سلام و احوالپرسی، با تشکر و قدردانی ازشما که این برنامه را تماشا می کنید، از شما تقاضا  داریم که عضو خانواده گنج حضور شوید و به هر اندازه که می توانید و می خواهید این برنامه و تلویزیون را ،هر ماهه، حمایت مالی کنید. لطفاً به این امر مهم توجه فرمایید که برای ادامه خدمات  فرهنگی این تلویزیون حمایت مالی اشخاصی که از آن استفاده می کنند، ضروری است. این تلویزیون منبع دیگری برای درآمد ندارد. لطفاً تصمیم خود را در این مورد به ایمیل: support@parvizshahbazi.com اطلاع دهید.


در صورت لزوم با ‍پشتیبانی گنج حضور با شماره 001-438-686-7580 تماس بگیرید.


حمایت مالی به روشهای آسان زیر امکان پذیر است:

     

   
   

    ۱- از طریق کردیت کارت و Paypal







۲- از طریق دادن کردیت کارت خودتان به ما، تا هر ماهه به مقداری که شما می خواهید، بعنوان حق عضویت، چارج شود.





۳- از طریق فرستادن چک به آدرس زیر: 







Parviz Shahbazi

P.O. Box 745 Woodland Hills, CA

91365 USA. 







               

۴- از طریق فرستادن پول نقد به حساب بانکی گنج حضور، از تمام نقاط دنیا غیر از ایران، یا واریز (Deposit) کردن از نقاط مختلف آمریکا یا کانادا، به شرح  زیر:



 

 

 

WELLS FARGO BANK



6001 Topanga Canyon Blvd
Woodland Hills, CA

91367 USA.

Beneficiary Name: TREASURE OF PRESENCE FOUNDATION, INC.


Account #: 9375957264 Routing: 121000248


Swift #WFBIUS6S