Search
جستجو

Ganj e Hozour audio Program #393
برنامه صوتی شماره ۳۹۳ گنج حضور

Please rate this audio
Out of 195 votes | 9942 Views
Poor            Good            Great

    

Set Stream Quality

  
Centered Image

Description

برنامه صوتی شماره ۳۹۳ گنج حضور
اجرا: پرویز شهبازی







باده بده باد مده وز خودمان یاد مده

روز نشاط است و طرب برمنشین داد مده

آمده‌ام مست لقا کشته شمشیر فنا

گر نه چنینم تو مرا هیچ دل شاد مده

خواجه تو عارف بده‌ای نوبت دولت زده‌ای

کامل جان آمده‌ای دست به استاد مده

در ده ویرانه تو گنج نهان است ز هو

هین ده ویران تو را نیز به بغداد مده

والله تیره شب تو به ز دو صد روز نکو

شب مده و روز مجو عاج به شمشاد مده

غیر خدا نیست کسی در دو جهان همنفسی

هر چه وجود است تو را جز که به ایجاد مده

گر چه در این خیمه دری دانک تو با خیمه گری

لیک طناب دل خود جز که به اوتاد مده

ساقی جان صرفه مکن روز ببردی به سخن

مال یتیمان بمخور دست به فریاد مده

ای صنم خفته ستان در چمن و لاله ستان

باده ز مستان مستان در کف آحاد مده

دانه به صحرا مکشان بر سر زاغان مفشان

جوهر فردیت خود هرزه به افراد مده

چون بود ای دلشده چون نقد بر از کن فیکون

نقد تو نقد است کنون گوش به میعاد مده

هم تو تویی هم تو منم هیچ مرو از وطنم

مرغ تویی چوژه منم چوزه به هر خاد مده

آنک به خویش است گرو علم و فریبش مشنو

هست تو را دانش نو هوش به اسناد مده

خسرو جانی و جهان وز جهت کوهکنان

با تو کلندی است گران جز که به فرهاد مده

بس کن کاین نطق خرد جنبش طفلانه بود

عارف کامل شده را سبحه عباد مده



گویم سخن را بازگو مردی کرم ز آغاز گو

هین بی‌ملولی شرح کن من سخت کند و کودنم

گوید که آن گوش گران بهتر ز هوش دیگران

صد فضل دارد این بر آن کان جا هوا این جا منم

رو رو که صاحب دولتی جان حیات و عشرتی

رضوان و حور و جنتی زیرا گرفتی دامنم



ای عاشق جریده بر عاشقان گزیده

بگذر ز آفریده بنگر در آفریدن



ای غنچه گلگون آمدی وز خویش بیرون آمدی

با ما بگو چون آمدی تا ما ز خود خیزان کنیم


تا نلغزی که ز خون راه پس و پیش‌ترست

آدمی دزد ز زردزد کنون بیشترست

Back

Privacy Policy