از این تنگین قفس جانا پریدی
وزین زندان طراران رهیدی
ز روی آینه گل دور کردی
در آیینه بدیدی آنچ دیدی
دگرباره شه ساقی رسیدی
مرا در حلقه مستان کشیدی
دگرباره شکستی تو بها را
به جامی پردهها را بردریدی
خبرها میشنیدی زیر و بالا
بر آن بالا ببین آنچ شنیدی
چو آب و گل به آب و گل سپردی
قماش روح بر گردون کشیدی
ز گردشهای جسمانی بجستی
به گردشهای روحانی رسیدی
گزین کن هر چه میخواهی و بستان
چو ما را بر همه عالم گزیدی
Privacy Policy