دل دیوانهام دیوانهتر شی
خرابه خانهام ویرانهتر شی
کشم آهی که گردون را بسوجم
که آه سوته دیلان کارگر شی
هر آن باغی که نخلش سر بدر بی
مدامش باغبون خونین جگر بی
بباید کندنش از بیخ و از بن
اگر بارش همه لعل و گهر بی
زهجرانت هزار اندیشه دیرم
همیشه زهر غم در شیشه دیرم
ز نا سازی بخت و گردش چرخ
فغان و آه و زاری پیشه دیرم
Privacy Policy