شانه بر زلف پریشان زده ای به به و به
دست بر منظره جان زده ای به به و به
آفتاب از چه طرف سر زده امروز که سر
به من بی سر و سامان زده ای به به و به
دلا دلا می بری ام کجا کجا می بری ام
غلط غلط گر نکنم خطا خطا می بری ام
آی خطا خطا می بری ام
من خراباتی ام از چشم تو پیداست که دی
با ده در خلوت رندان زده ای به به وبه
تن یک لایی من بازوی تو سیلی عشق
تو مگر رستم دستان زده ای به به وبه
Privacy Policy